آقای شریعتی دستمریزاد؛ با معجزه ی مدیریت جهادی، خیالمان از بحران زلزله ی بی تاریخ، راحت است
خیالمان تخت است آقای شریعتی، که اینبار پاشنه های جهاد را بر گرده ی زلزله ی لاکردار می نشانی تا نفس های بریده ی مردمان بی پناه و زلزله زده را به صبوری و مقاومت خقته در ذات مردمان خوزستانی پیوند بزنی و سفره های پربرکت آنها را نمک گیر آرامش و آسایش همیشگی کنی
خیالمان تخت است آقای شریعتی، که اینبار پاشنه های جهاد را بر گرده ی زلزله ی لاکردار می نشانی تا نفس های بریده ی مردمان بی پناه و زلزله زده را به صبوری و مقاومت خقته در ذات مردمان خوزستانی پیوند بزنی و سفره های پربرکت آنها را نمک گیر آرامش و آسایش همیشگی کنی …
یادداشتی کوتاه از سید امیر رحیمی :
از خوزستان که بگویی همیشه پایِ کلمه و نیزار، سرودِ مقاومت و حماسه در میان است و گلوله وباروت در اینجا طعم نان و مقاومت می دهد…
اندر پس مقاومت، بوی تلخِ خاک می آید و سیل که فروکش می کند زلزله از راه می رسد. اینها خواست و نخواست هیچ جنبنده ای نسیتند؛ اینها طالع بلند و سردِ آسماری تا منگشت همیشه بهارند که به دشتهای به بندرنشسته، سرازیر می شوند…
خوزستان دیگر برزیلِ غزال های تیزپایِ عبادان و نوای «هلل یوس هل یوسه» عرشه های بندر نیست؛ معدن دشواریهای نخواست و بی تکلفی است که همچون کُنجِ چشمان خُمار مردمان خونگرم، هیچ نشانی به جز این خاک رها شده از ظلمت تاریخ را نمی شناسد …
سیل ویرانگر استان خوزستان که به گواه کارشناسان امر در هر چند دهه و شاید چند سده یکبار اتفاق می افتد به گونه ای بود که هرجنبنده ای به عواقب تلخ و ویرانی ها و تلفات جانی آن می اندیشید .
حالا اما چند ماهی است که از آن حادثه ی بزرگ می گذرد و درست زمانی که پس از ماهها مدیریت جهادی وضعیت خوزستان به حالت استیبل درآمده بود، سروکله ی زلزله در مسجدسلیمانِ بختیاری پیدا شد.
به محض اینکه خبر زلزله را شنیدیم ذره ای تردید و نگرانی برای مدیریت درستِ وضعیت بحرانی پسازلزله در خود ندیدیم؛ چراکه تجربه ی مقامتهای شیرینِ مردمان خوزستانی، بالاترین ضریب اطمینان، اندر پس هر بحرانی است .
چراکه هرچه که بیشتر به وضعیت سیل و دوران پساسیل در خوزستان می نگریم بیشتر معجره ی مدیریت جهادی را درک می کنیم؛ و اینکه هیچ ظرفیتی نمی توانست مثل ایثار و جهادِ مردم و خادمانِ استان که خواب و خوراک را برخود حرام کرده بودند، اینگونه کشتی به بلانشسته را به ساحل آسایش برساند.
اینک که زلزله هم ویرانیهایش را بر سفره ی ما نشانده است حال ما دو بخش به خود می گیرد یکی شکر ایزدِ منان که هیچ کارش بی حکمت نیست و ما تسلیم رضای او و چاره ناچار در مقابل بلای طبیعی هستیم و آن دیگر اینکه خیالمان تخت است که والی جوان خوزستانی حواس خود را از هرچه بی حواسی است سوا کرده و قدم هایش را برگرده ی خستگی می نشاند تا آب در دل هم ولایتی هایش نجنبد تا هرچه هم سیلاب و زلزله جان بکنند نتوانند غباری به هوای خوزستان بنشانند …
خیالمات تخت است آقای شریعتی، که اینبار پاشنه های جهاد را بر گرده ی زلزله ی لاکردار می نشانی تا نفس های بریده ی مردمان بی پناه و زلزله زده را به صبوری و مقاومت خقته در ذات مردمان خوزستان پیوند بزنی و سفره های پر برکت آنها را نمک گیر آرامش و آسایش همیشگی کنی …
برچسب ها :خوزتاب ، خوزستان ، شریعتی مرد همیشگی در بحران ها ، یادداشت ، یادداشت آقای شریعتی دستمریزاد؛ با معجزه ی مدیریت جهادی، خیالمان از بحران زلزله ی بی تاریخ، راحت است
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0