تأملی بر چند چالش اساسی در عدم اجرای سند تحول در اموزش و پرورش
تأملی بر چند چالش اساسی در عدم اجرای سند تحول در اموزش و پرورش ✍️ دکتر عظیم محبی/ پژوهشگر آموزش و پرورش خوزتاب، اخبار خوزستان؛ ۱.عدم ثبات مدیریت: در طی پانزده سال گذشته اموزش و پرورش با هفت وزیر و سه سرپرست اداره شده است، به همین علت از ستاد تا استان و مناطق هم
تأملی بر چند چالش اساسی در عدم اجرای سند تحول در اموزش و پرورش
✍️ دکتر عظیم محبی/ پژوهشگر آموزش و پرورش
خوزتاب، اخبار خوزستان؛
۱.عدم ثبات مدیریت:
در طی پانزده سال گذشته اموزش و پرورش با هفت وزیر و سه سرپرست اداره شده است، به همین علت از ستاد تا استان و مناطق هم این بی ثباتی ادامه پید ا کرده است(حتی در حد محدود تری در مدارس) شاید بهترین پیشنهاد این باشد با هماهنگی در سطح کلان کشور برای اینده ی اموزش و پرورش وزیری انتخاب شود که لااقل بیست سال وزیر باشد.
۲.عدم حاکمیت تفکر راهبردی:
تفکر راهبردی یعنی فهم درست از ماموریت و اهداف اموزش و پرورش و (همان مبانی نظری سندتحول )
براساس تفکر راهبردی مدرسه کانون تربیت است وبقیه بخش ها از ستاد تا منطقه پشتیبان هستند، یعنی تامین منابع (مالی، انسانی تحهیزاتی، اموزشی و…) توانمند سازی، نظارت و ارزشیابی.
نتیجه تفکر راهبردی برنامه ریزی راهبردی است (یعنی اجرای سند تحول) ستاد باید با تدوین برنامه راهبردی(بجای در گیر شدن در اجرا و دخالت زیاد در کار مدرسه) مسایل کلان اموزش و پرورش را از طریق زمینه سازی مشارکت عوامل سهیم و مؤثر حل کند، از جمله مشارکت بخش های صنعتی و…. در تامین تحهیزات مدارس بویژه هنرستان ها و تضمین شغل هنر جویان، حل مسایل مالی با کمک شهرداریها، حل مسایل سلامت و درمان با کمک وزارت بهداشت و… برای این منظور باید شورای اجرای سند تحول اموزش وپرورش با مسولیت معاون ریاست جمهوری تشکیل شود در عین تدوین نظام اموزش وتوانمند سازی، نظارت وارزشیابی و اجرای آن
۳.عدم توجه به هویت دوره های تحصیلی در نظام برنامه ریزی درسی (به معنای کامل زیر نظام برنامه درسی):
در دوره ابتدایی علاوه بر اموزش مهارت های پایه، خواندن ونوشتن زمینه سازی جهت شکوفایی استعداد ها هدف اصلی باشد. در متوسطه اول (همان اسم راهنمایی مناسب است) زمینه سازی جهت شناسایی و هدایت استعدادها در جهت برنامه ریزی تحصلی وشغلی و ارزشی و…می باشد.
(هویت یابی) در متوسطه دوم تثبیت هویت و….با توجه به این منطق بنظر می رسد نظام برنامه ریزی درسی موضوع محور (کتاب محور )یاید به کسب شايستگي در جهت درک موقعیت تغییر یابد(همان چرش های تحولی )
و…مدارس خاص در ابتدایی ومتوسط اول نباشد.
در متوسطه دوم سه شاخه تحصیلی داشته باشیم (یعنی سه گروه هوش یا استعداد) علوم ریاضی و طبیعی، علوم اجتماعی و اقتصادی، و فنی وحرفه ای
۴.عدم اراده ای محکم برای کاهش تمرکز از ستاد به استان تا مدرسه:
در سند تحول پیش بینی شده است تا بیست درصد برنامه ریزی درسی و… به استان و مدارس واگذار شود (یعنی یک پنجم و تقریبا هر دوره دویست ساعت در هر دوره فنی وحرفه ای کمی بیشتر)
در حالت فعلی در حد پنج درصد در قالب شییوه نامه برنامه ویژه مدرسه به مدارس ابلاغ شده است (دوساعت در هفته یا ۶۰ ساعت در سال ) که به علت چالش بند دو وتراکم ارسال برنامه های فراوان به مدارس عملا کار جلو نرفته است.
سازمان پژوهش در تلاش است حداقل دوساعت برنامه ویژه مدرسه را در بازنگری جدول دروس پیش بینی نماید.
۵. تصدی گری بجای مدیریت پژوهش در پژوهشگاه:
پژوهشگاه باید بتواند از ظرفیت همه دانشگاههای علوم تربیتی وپژوهشگاه های مرتبط کشور در حل مسایل اموزش وپرورش و اینده پژوهی استفاد کند(حداقل پایان نامه های دکتری رشته های علوم تربیتی در حل مسایل اموزش وپرورش را سامان دهی کند ) و مقوله ارزشیابی از برون داد از مرکز سنجش جدا و به پژوهشگاه سپرده شود.
۶. عدم هارمونی بین دانشگاه فرهنگیان وشهید رجایی و دانشکدهای علوم تربیتی با سازمان پژوهش وبرنامه ریزی اموزشی:
طبق قانون ماموریت سازمان پژوهش و برنامه ریزی اموزشی مدیریت کلان برنامه ریزی درسی واموزشی است .
لذا بین این دانشگاها و سازمان پژوهش باید انسجام و هماهنگی باشد در غیر اینصورت کار همدیگر را خنثی میکنند و اجرای برنامه های درسی در مدارس دچار نابسامانی خواهد شد.
لذا تشکیل شوراها و دپارتمان مشترک ضروری است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0