از کتانی گُلی تا پشت پنجره

از کتانی گُلی تا پشت پنجره

گفتگو با علیرضا مکتوفی شاعر جوان خوزستانی

عباس مدحجی: علیرضا مکتوفی از شاعران جوان کشورمان است که در اسفندماه سال ۱۳۷۳ در تهران بدنیا آمده و ساکن خوزستان است. او که فارغ التحصیل اقتصاد انرژی ست بیشتر در سبک غزل و مثنوی معاصر شعر میسراید و تاکنون یک کتاب از او به نام “کتانیِ گُلی” به چاپ رسیده و کتاب دیگری دارد به نام “پشتِ پنجره” که تا هفته‌ی آینده به چاپ خواهد رسید. با این شاعر جوان خرمشهری به گفتگو نشستیم تا آنچه را که تلاش میکند به تحریر در آورد از زبان خودش بخوانیم و بشنویم.

۱) چطور و از کجا فعالیت در شعر و شاعری را آغاز کردید و چه مدت است که بطور حرفه ای وارد این عرصه شده اید.

از دوره دبیرستان به شعر علاقه مند بودم و آثار بزرگان سبک کلاسیک چون مولانا، سعدی و حافظ
و از شعرای معاصر شاملو، فروغ را بررسی میکردم. خودم‌ خواندن کتاب های عروض و سبک های شعری را شروع کردم‌ اما شروع حرفه‌ای و اساسی کار شعر از دانشگاه علوم‌و فنون بود که به اصرار یکی از دوستان در سال ۱۳۹۱ به یکی از شب شعر ها رفتم و در همان شب شعر آنقدر مورد استقبال قرار گرفتم‌ که چندماه بعد خودم دبیر کانون شعر و ادب دانشگاه علوم‌و فنون دریایی خرمشهر شدم. حتی در آنجا برای ترویج شعر رقابتهایی هم ترتیب دادم.

۲) کتانی گلی کتاب اول شما بود که در بهمن ماه ۱۳۹۹ به علاقمندان عرضه شد. بازخورد خوانندگان چطور بود و تجربه ی خود را از عرضه اولین کتابتان بفرمایید.

با توجه به اینکه هیچ تبلیغی برای مراسم رونمایی نشده بود، هم در شب رونمایی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هم پس از آن تقریبا از تمام اقشار مختلفی که در خرمشهر میشناسم با من یا آشنایانم تماس گرفته بودند برای تهیه‌ی کتاب.
شخصا نوع ادبیاتی که در کتاب اول انتخاب کرده بودم مثنوی و غزل معاصرِ چند لایه بود که خودم هم میدانستم به علت پیچیدگی و ابهام این نوع نگارش، زیاد مورد پسندِ مخاطب عام واقع نمیشود  اما برخلاف تصوراتم مرا شگفت زده کردند و بسیار مورد توجه قرار گرفت و جالب تر اینکه تحلیل های درستی از لایه های استفاده شده در اشعارم، انجام شده بود.

۳ ) چه چشم اندازی برای فعالیت خود ترسیم کرده اید و آیا کتاب یا برنامه ی دیگر در آینده ی نشر خواهید کرد؟

کتاب پشت پنجره که زیر چاپ هست و اگر وضعیت قرمزی که به خاطر پاندمی کرونا باعث تعطیلی شهرک‌های صنعتی و چاپخانه ها شده ادامه پیدا نکند تا هفته‌ی آینده به حول قوه‌ی الهی کتاب به دستم‌ خواهد رسید. تصمیم دارم بعد از چاپ کتاب دوم و آئین رونمایی که گروه “سِن” مشغول تدارک و رایزنی های آن هستند رمانی تحت عنوان “بی سرزمین” را که نگارش آن تمام شده وارد مراحل مجوز و چاپ بکنم که خودِ آن شامل سه یا چهار کتاب خواهد بود.

۳ ) از معضلات ، مشکلات و چالشهای پیش روی خود در زمینه ی شعر و شاعری ، چاپ و نشر کتاب و توزیع آثار بگویید. وضعیت در خرمشهر چگونه است؟

در رابطه با مشکلات و معضلات من نمیتوانم نظر قاطعی بدهم. من هم نگاه اقتصادی به فروش کتب ندارم زیرا شغل و منبع درآمد من اصلا چیز دیگری است و اینکه به خاطر عقبه و رزومه‌ی بنده و مجوزات من در زمینه‌ی ترانه سرایی و دبیری کانون های ادبی معتبر و همچنین پیگیری های گروه “سِن” به جز خرید کاغذ مابقی هزینه ها تحت حمایت انتشارات شانی و به صورت مشارکتی  بوده و حتی آئین رونمایی کتاب دوم بنده “پشتِ پنجره”  هم درجایی بسیار معتبر و مهم که به زودی اعلام‌ خواهم‌ کرد با حمایت نشر دیگری صورت میگیرد.
اما به طور کلی میتوانم بگویم به هیچ‌وجه نه منبع درآمد خوبی است نه هزینه های آن منطقی است، در واقع اگر بخواهید به صورت شغل اصلی به آن نگاه کنید به ویژه در خرمشهر‌ و کسانی که در خرمشهر میتوانند کاری بکنند ، فقط بعد از اینکه تو با زحمات خودت کاری را به ثمر رساندی برای تو به به و چه چه میکنند و اگر در ابتدای مسیر تقاضای حمایت ، مشورت یا سرمایه گذاری حتی خیلی کم کردی، جوابت را نمیدهند یا اگر هم بدهند تو را در پروسه های طولانی و خسته کننده قرار میدهند تا نا امید بشوی.
این را منی با دو کارتُنِ خاک خورده پر از تقدیر نامه از نهادهای مختلف  فرهنگی‌ در زمینه های مختلف از تئاتر و نشریه و خبرنگاری‌ تا نویسندگی‌و شاعری از راهنمایی و دبیرستان تا دانشگاه و پس از آن به شما میگویم.

۴ ) در زمینه خلق آثار از هنرمندان دیگری هم تاثیر پذیرفته اید؟ چه کسانی و چگونه؟

قطعا هر انسانی در هر قدمی که برمیدارد یا هرچیزی که میشنود و میبیند برداشتی از محیط و اطرافش خواهد داشت و این غیر قابل انکار است. اما در زمینه‌ی رمانی‌که  نگارش آن تمام شده است، داستان ایرانی‌ای را نمیشناسم‌ که در این سبک باشد
در شعر اما چرا ، از شُعرای ضعیف و ترانه نویس های کلیشه تاثیر میگیرم که اصلا به سمتشان نروم‌ و از شُعرای قوی یاد میگیرم که چگونه از ساده ترین چیزها، داستانی موزون درآورم
مشخصا در سبک غزل آنقدر حسین صفا را دوست دارم‌ و از او الهام میگیرم که در کتاب پشت پنجره در یکی از مصرع های یکی از قطعات اسم‌ او را آورده‌ام.

۵ ) درباره آخرین کتاب خود برای ما بگووید. چیست و خواندن آن را به چه کسانی توصیه میکنید؟

کتاب پشت پنجره هم در زمینه ی شعر هست و مثل کتاب قبلی به دو بخش تقسیم میشه کتاب قبلی بخش اولش مثنوی و بخش دوم غزل بود
این بار بخش اول نثر ادبی و بخش دوم غزل.